فروش خالص یکی از مهمترین شاخصهای مالی است که در صورت سود و زیان یک شرکت گزارش میشود. این شاخص نشاندهنده درآمد واقعی یک شرکت از فروش محصولات یا خدمات پس از کسر تمام عوامل کاهنده مانند تخفیفها، برگشت از فروش و کمکهزینهها است. به عبارت دیگر، فروش خالص، تصویری واقعیتر از عملکرد فروش یک شرکت در مقایسه با فروش ناخالص ارائه میدهد در ادامه این مقاله به این میپردازیم که فروش خالص چیست و چگونه محاسبه می شود.
اهمیت تفکیک فروش ناخالص و خالص
به طور کلی، گزارش های جامع مالی ماهانه باید شفافیت کافی را در مورد جزئیات مربوط به درآمدزایی یک شرکت ارائه دهند. اگر یک شرکت تنها رقم فروش خالص را گزارش کند و جزئیات مربوط به تخفیفها و برگشت از فروش را مخفی نگه دارد، اطلاعات مهمی در مورد کیفیت فروش و مدیریت ارتباط با مشتریان از دست خواهد رفت. برای مثال، افزایش ناگهانی در میزان تخفیفها ممکن است نشاندهنده تلاش شرکت برای حفظ سهم بازار در شرایط رقابتی شدید باشد یا افزایش در برگشت از فروش میتواند بیانگر مشکلات کیفیتی در محصولات یا خدمات ارائه شده باشد.
به همین دلیل، توصیه میشود که شرکتها ابتدا رقم فروش ناخالص خود را گزارش کنند و سپس تمام کسورات مربوط به تخفیفها، برگشت از فروش و کمکهزینهها را به طور جداگانه ذکر نمایند. این امر به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا درک بهتری از عوامل مؤثر بر عملکرد فروش و سودآوری شرکت داشته باشند.
نحوه محاسبه فروش خالص
فرمول محاسبه فروش خالص به شرح زیر است:
فروش خالص = فروش ناخالص – (برگشت از فروش + تخفیفها + کمکهزینهها)
در این فرمول:
فروش ناخالص: کل درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات قبل از کسر هرگونه تخفیف، برگشت از فروش یا کمکهزینه است. این رقم شامل تمام فروشهای نقدی، اعتباری و مبادلهای میشود.
برگشت از فروش: به کالاهایی اطلاق میشود که به دلیل معیوب بودن، عدم تطابق با سفارش یا نارضایتی مشتری، به شرکت بازگردانده میشوند. مبلغ پرداختی به مشتریان بابت این کالاها از فروش ناخالص کسر میشود.
تخفیفها: به کاهش قیمتی گفته میشود که به مشتریان در ازای پرداخت زودتر از موعد یا خرید در حجم بالا ارائه میشود. این تخفیفها از فروش ناخالص کسر میشوند.
کمکهزینهها: به کاهش قیمتی گفته میشود که به مشتریان در ازای حفظ کالای معیوب یا آسیبدیده ارائه میشود. این کمکهزینهها نیز از فروش ناخالص کسر میشوند.
شرح بیشتر اجزای فرمول
- فروش ناخالص: همانطور که گفته شد، شامل تمام درآمدهای حاصل از فروش بدون در نظر گرفتن کسورات است. برای مثال، اگر یک فروشگاه در طول یک ماه 100 میلیون تومان فروش داشته باشد، این رقم فروش ناخالص آن فروشگاه در آن ماه است.
- برگشت از فروش: فرض کنید که از 100 میلیون تومان فروش ناخالص، 5 میلیون تومان مربوط به کالاهایی باشد که به دلیل ایراد یا عدم رضایت مشتری بازگردانده شدهاند. این 5 میلیون تومان، برگشت از فروش محسوب میشود.
- تخفیفها: فرض کنید که فروشگاه به مشتریانی که خرید خود را به صورت نقدی پرداخت کردهاند، 2 درصد تخفیف داده است. اگر مبلغ این تخفیفها در مجموع به 2 میلیون تومان برسد، این رقم به عنوان تخفیف در نظر گرفته میشود.
- کمکهزینهها: فرض کنید که تعدادی از محصولات فروشگاه در حین حمل و نقل آسیب دیدهاند. به جای بازگرداندن این محصولات، فروشگاه با مشتریان توافق کرده است که مبلغی را به عنوان کمکهزینه بابت این آسیبدیدگی به آنها پرداخت کند. اگر این مبلغ در مجموع به 1 میلیون تومان برسد، این رقم به عنوان کمکهزینه در نظر گرفته میشود.
با استفاده از این ارقام، میتوان فروش خالص را به صورت زیر محاسبه کرد:
فروش خالص = 100 میلیون تومان – (5 میلیون تومان + 2 میلیون تومان + 1 میلیون تومان) = 92 میلیون تومان
عوامل مؤثر بر کاهش فروش خالص
در برخی موارد، فروش خالص ممکن است کمتر از بهای تمام شده کالاها یا خدمات باشد. این امر میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، از جمله:
- افزایش هزینهها و کاهش قیمت فروش: اگر هزینههای تولید یا خرید یک محصول افزایش یابد و در عین حال، شرکت نتواند قیمت فروش را به همان میزان افزایش دهد، ممکن است فروش خالص کمتر از بهای تمام شده شود.
- معیوب یا تخریب شدن کالا: اگر تعداد زیادی از کالاها معیوب یا تخریب شوند و شرکت مجبور شود آنها را با تخفیف بفروشد یا معدوم کند، فروش خالص کاهش خواهد یافت.
- تصمیمات مدیریت بر ساخت و فروش محصولات با ضرر و زیان: در برخی موارد، مدیریت ممکن است تصمیم بگیرد که محصولاتی را با ضرر به فروش برساند تا سهم بازار را حفظ کند یا از انباشت موجودی جلوگیری کند.
- وقوع اشتباهاتی در تولید یا خرید: اشتباهات در فرآیند تولید یا خرید میتواند منجر به تولید کالاهایی با کیفیت پایین یا خرید کالاهایی با قیمت بالا شود که در نهایت منجر به کاهش فروش خالص میشود.
رابطه فروش خالص با بازده فروش
فروش خالص یکی از عوامل کلیدی در تعیین بازده فروش است. بازده فروش نشاندهنده سودآوری یک شرکت به ازای هر واحد فروش است و از تقسیم سود خالص بر فروش خالص به دست میآید. بنابراین، افزایش فروش خالص میتواند منجر به افزایش بازده فروش و در نتیجه، افزایش سودآوری شرکت شود.
محاسبه درآمد خالص فروش
صورت سود و زیان، سندی حیاتی در گزارشگری مالی است که تصویر جامعی از عملکرد مالی یک کسبوکار در یک دوره زمانی مشخص ارائه میدهد. یکی از مهمترین ارقام در این صورت مالی، “درآمد خالص فروش” است که به درک دقیقتر سودآوری شرکت کمک میکند.
درآمد خالص فروش، در واقع، حاصل کسر کردن تخفیفات، بازگشت از فروش و کسورات (کمک هزینهها) از درآمد ناخالص فروش است. به عبارت دیگر، درآمد خالص فروش، مبلغی است که پس از اعمال تمام اصلاحات مرتبط با فروش، برای شرکت باقی میماند.
درآمد ناخالص فروش، کل درآمد کسب شده توسط یک کسبوکار در یک دوره معین قبل از اعمال هرگونه تعدیل است. این رقم شامل تمام فروش نقدی، کارت اعتباری، کارت بدهی و فروشهای اعتباری (در صورت استفاده از روش حسابداری تعهدی) میشود.
محاسبه درآمد خالص فروش، گامی ضروری برای ارزیابی عملکرد واقعی شرکت است. این رقم به تحلیلگران، سرمایهگذاران و مدیران کمک میکند تا درک بهتری از توانایی شرکت در کسب درآمد و مدیریت هزینهها داشته باشند. در نهایت، تحلیل دقیق درآمد خالص فروش، منجر به تصمیمگیریهای آگاهانهتر و بهبود عملکرد کلی کسبوکار میشود.
جمعبندی
ما در این مقاله در بیزینس مستری گفتهایم که فروش خالص چیست و چگونه محاسبه می شود. همانطور که گفتیم فروش خالص یک شاخص مالی مهم است که نشاندهنده درآمد واقعی یک شرکت از فروش محصولات یا خدمات پس از کسر تمام عوامل کاهنده است. این شاخص برای تحلیلگران، سرمایهگذاران و مدیران شرکتها اهمیت زیادی دارد، زیرا به آنها کمک میکند تا درک بهتری از عملکرد فروش، سودآوری و مدیریت ارتباط با مشتریان داشته باشند. گزارش دقیق و شفاف فروش خالص و جزئیات مربوط به کسورات آن، به ذینفعان کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد سرمایهگذاری یا مدیریت شرکت بگیرند.