تعیین اهداف روشن یکی از اساسیترین عوامل موفقیت در زندگی؛ چه زندگی شخصی و چه زندگی حرفهای است. این اهداف میتوانند به شما کمک کنند تا انرژی و منابع خود را به سمت آنچه واقعاً مهم است، هدایت کنید و مسیر مشخصی را برای آیندهتان ترسیم نمایید. در این مقاله، به توضیح اهداف بلندمدت و کوتاهمدت پرداخته و به شما خواهیم گفت چطور اهداف بلندمدت و کوتاهمدت برای سازمان تعیین کنید.
چرا تعیین اهداف مهم است؟
تعیین اهداف دارای اهمیتهای گستردهای است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
– افزایش انگیزه : با داشتن اهداف مشخص، تلاشهای شما هدفمند میشوند و شما را به سمت انجام فعالیتهای مرتبط هدایت میکنند.
– اندازهگیری میزان پیشرفت: اهداف مشخص به شما کمک میکنند تا پیشرفت خود را بهطور دقیق بسنجید و متوجه شوید که در چه مرحلهای از مسیر قرار دارید.
– سهولت در تصمیمگیری: با وجود اهداف واضح، اولویتبندی فعالیتها و انتخاب بهترین گزینهها برای شما آسانتر میشود. شما میتوانید بر اساس میزان تطابق فعالیتها با اهدافتان، تصمیمات بهتری اتخاذ کنید.
تفاوت بین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در چیست؟
در ادامه تفاوت این اهداف را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد:
– اهداف بلندمدت
اهداف بلندمدت به نوعی چشمانداز کلی شما در آینده را تجسم میکنند و معمولاً بازه زمانی آنها بیش از یک سال است. این اهداف به شما در تعیین مسیر کلی زندگی یا کسبوکارتان یاری میرسانند. به عنوان مثال، رسیدن به جایگاه مدیریت در یک شرکت، خرید خانه یا ملک، و یادگیری کامل یک زبان خارجی از جمله اهداف بلندمدت به شمار میروند. این اهداف بزرگ و معمولا دشوار، نیاز به برنامهریزی دقیق و پشتکار فراوان دارند.
– اهداف کوتاهمدت
در مقابل، اهداف کوتاهمدت گامهای کوچکتر و مشخصتری هستند که شما را به سمت اهداف بلندمدت سوق میدهند. این اهداف معمولاً دارای بازه زمانی کوتاهتری مانند چند هفته تا چند ماه هستند. برای مثال، شرکت در یک دوره آموزشی مرتبط، افزایش فروش ماهانه به میزان مشخص، و مطالعه روزانه یک ساعت از یک زبان جدید، نمونههایی از اهداف کوتاهمدت میباشند. این اهداف به شما احساس پیشرفت میدهند و قدرت پیگیری را تقویت میکنند.
چگونه اهداف بلند مدت و کوتاه مدت برای سازمان تعیین کنیم؟
برای تعیین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت، مراحل زیر را باید به دقت دنبال کنید و در طول این فرآیند توجه ویژهای به جزئیات داشته باشید:
1. آینده را تصویرسازی کنید
در گام اول، ضروری است که تصوری واضح و روشن از آینده خود در ذهن داشته باشید. به این فکر کنید که در آیندهای نزدیک، مانند 5، 10 یا حتی 20 سال دیگر، میخواهید در کجا باشید و چه زندگیای را تصور میکنید. به دستاوردهای کلیدی که میخواهید به آنها برسید، مهارتهای خاصی که قصد دارید کسب کنید و تجربیاتی که میخواهید در طول زندگی خود داشته باشید، فکر کنید. همچنین به موقعیت شغلی یا اجتماعی که آرزو دارید به آن دست یابید، توجه کنید.
2. ارزشها را اولویت بندی کنید
برای رسیدن به اهدافی معنادار و مؤثر، همه اهداف باید به طور کامل با ارزشها و علایق شما همراستا باشند. به این سوالات جدی و اساسی پاسخ دهید: چه چیزهایی برای من اهمیت دارند و واقعاً بر من و زندگیام تأثیر میگذارند؟ دستیابی به این اهداف چگونه میتواند زندگی من را تحت تأثیر قرار دهد و چه نوع تغییراتی را به وجود خواهد آورد؟
3. اهداف بلندمدت خود را به گامهای کوچکتر تبدیل کنید
وقتی که اهداف را مشخص کردید، گام بعدی این است که آن اهداف بزرگ و بلندمدت را به مراحل کوچکتر و اهداف کوتاهمدت قابل مدیریت تبدیل کنید. برای مثال، اگر هدف بلندمدت شما گرفتن مدرک MBA باشد، مراحل کوتاهمدت باید شامل فعالیتهایی مانند تحقیق و پیدا کردن دانشگاههای مناسب برای تحصیل، ثبتنام در کلاسها و شرکت در آزمونهای لازم باشد. به این ترتیب میتوانید با مدیریت بهتر، به هر یک از مراحل به صورت مجزا بپردازید.
4. اهداف را SMART کنید
برای اینکه بتوانید اهداف خود را به شکل مؤثری پیگیری کنید، باید آنها را به صورت SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانمند) تعریف کنید. به عنوان مثال، بهجای بیان عمومی و کلی مثل “میخواهم درآمدم بیشتر شود”، بهتر است به شکل دقیق بیان کنید: “میخواهم تا شش ماه آینده
را به میزان 20 درصد افزایش دهم.” این نوع از هدفگذاری کمک میکند تا شما بتوانید پیشرفت خود را بهخوبی اندازهگیری کنید و نسبت به دستیابی به آن متعهد بمانید.
5. یک برنامه عملیاتی تدوین کنید
برای هر یک از اهدافی که داشتید، یک برنامه عملیاتی مشخص و قابل اجرا بنویسید. این برنامه باید شامل گامهای دقیق و معین، منابع مورد نیاز و همچنین موانع احتمالی که ممکن است در مسیر رسیدن به هدف با آنها مواجه شوید، باشد. این کار باعث میشود تا شما در مواجهه با چالشهای منابع انسانی و راه حل های آن آمادهتر باشید و بتوانید با اعتماد به نفس بیشتری پیش روی کنید.
6. به طور مداوم اهداف خود را بازنگری و ارزیابی کنید
در نهایت، حتماً اهداف خود را بهطور منظم و دقیق بررسی کنید. این بررسیها و ارزیابیها به شما کمک میکند تا بر اساس شرایط جدید و تغییرات زندگی، اهداف خود را بهروز کنید. ممکن است برخی اهداف دیگر اولویت نداشته باشند یا لازم باشد به دلایل مختلف تغییر کنند. این بازنگری دائمی باعث میشود که همیشه در مسیر درستی باقی بمانید و ارتباط مسیب مدنظر با اهداف خود را حفظ کنید.
جمعبندی
ما در این مقاله در بیزینس مستری به شما گفتهایم که چطور اهداف بلندمدت و کوتاهمدت برای سازمان تعیین کنید. همونطور که گفتهایم تعیین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در زندگی شخصی و حرفهای اهمیت زیادی دارد. با شناخت و تدوین این اهداف، میتوان بر آینده تمرکز کرد و به موفقیتهای چشمگیری رسید. این اهداف به سازمانها کمک میکنند تا منابع را به سمت اولویتهای مهم هدایت کنند. اهداف بلندمدت معمولاً بیش از یک سال زمان میبرند، در حالی که اهداف کوتاهمدت شامل گامهای کوچکتر در زمانهای کوتاهتر هستند. برای تعیین اهداف باید تصویری واضح از آینده و اولویتهای خود داشته باشیم. همچنین، بازنگری مداوم در اهداف ضروری است تا به تحقق آنها کمک شود.
سوالات
۱. اهداف بلندمدت چه تاثیری بر جهتگیری سازمان دارند؟
اهداف بلندمدت به سازمان کمک میکنند تا یک چشمانداز واضح داشته باشد و تمامی فعالیتهای کوتاهمدت را در راستای دستیابی به این چشمانداز هدایت کنند.
۲. چگونه میتوان اهداف کوتاهمدت را تعیین کرد؟
اهداف کوتاهمدت باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی و مرتبط با اهداف بلندمدت باشند و معمولاً در بازههای زمانی ۳ تا ۱۲ ماهه تعیین میشوند.
۳. چه روشهایی برای ارزیابی پیشرفت در راستای اهداف وجود دارد؟
میتوان از شاخصهای کلیدی عملکرد، گزارشهای دورهای و تحلیل SWOT برای ارزیابی پیشرفت اهداف استفاده کرد.
۴. آیا باید بهطور مرتب اهداف را بازنگری کرد؟
بله، بازنگری منظم اهداف ضروری است تا بتوان روند تغییرات بازار و نیازهای سازمان را در نظر گرفت و در صورت نیاز، اهداف را اصلاح کرد.
۵. چطور میتوان کارکنان را در تعیین اهداف مشارکت داد؟
استفاده از جلسات طوفان فکری و نظرسنجیها به جذب ایدههای کارکنان کمک میکند و باعث افزایش حس مالکیت و مسئولیتپذیری آنها در راستای تحقق اهد